ساریناسارینا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

سارینا فرشته زیبای ما

روز پدر مبارک!

پدر جان!با یک دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم و پیشانی بر خاک می گذارم و خداوند را شکر می کنم که فرزند انسان بزرگ و وارسته ای چون شما هستم! پدر جان عاشقانه دوستت دارم و بر دستان پر مهر و زحمتکشت بوسه می زنم... و اما همسفر زندگیم!همسر عزیزم ،وجود تو بهانه زیستن است،تو زیباترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی!عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم بیش از آنچه تصور کنی...   ...
11 ارديبهشت 1394

یازده ماهگی فرشته کوچولو ـ رویش چهارمین مروارید سفید

سلام فرشته کوچولوی مامانی یازده ماهگیت مبارک.... خوشگل و ناز مامان یازده ماه از زمینی شدنت میگذره و چه قدر زود!باورش برام خیلی سخته که دختر کوچولوی من  که انقدر شادی و خوشبختی رو به خونه ی ما آورده یک ماه دیگه یکساله میشه... سارینای قشنگم! من  دلتنگ روزهایی هستم که به سرعت باد سپری شدن  و خوشحال از اینکه نفس و عشق مامان روز به روز داره بزرگتر و خانمتر میشه،جدیداً دایی حسین هرجا میره پشت سرش میری و صداش میزنی و میگی دای.. وای مامان قربونت بشه دختر باهوشم!بازی لی لی حوضک و کلاغ پر رو یاد گرفتی و اداشو در میاری و من هرچی رو میگم تو میگی بر.. هرچیزی رو که میخوای با دستهای کوچولو و تپلیت بهش اشاره  میکنی و میگی...
11 ارديبهشت 1394

شیطنت های شیرین دخملی

عزیز دل مامان این روزها خیلی شیرین و خوردنی شدی،خیلی هم باهوش و کنجکاو ،کلاً در طول روز به همه جای خونه سرک میکشی و به همه چی دست میزنی !کار همیشگیت اینه که میری کشو میز تلوزیون رو  باز میکنی و همه وسایلشو میریزی بیرون و بعدش هم میشینی تو کشو! سارینا جان!خنده های تو آرزوهای من اند،بخند تا برآورده شوند! وقتی هم لباس،چادر یا روسری میبینی میپوشی سرت و در میاری انقدر این کارو تکرار میکنی اصلاً هم خسته نمیشی!تازه وسطاش دالی بازی هم میکنی... هرچه دلم را خالی می کنم باز پر می شود از تو،چه برکتی دارد دوست داشتنت!     ...
6 ارديبهشت 1394
1